Web Analytics Made Easy - Statcounter

سرمدی با بیان اینکه بسیاری از آثار تاریخی ما باورپذیر نیستند، افزود: تجربه مستندسازی به من کمک کرد تا فیلمی باورپذیر بسازم. از عناصر کلیشه‌ای در فیلم استفاده نکردم و مخاطب را احساساتی نکردم.

به گزارش قدس آنلاین، نشست پرسش و پاسخ فیلم «منصور» ساخته سیاوش سرمدی با حضور کارگردان، مهدی مطهر (مجری طرح)، سیدجواد هاشمی، محسن قصابیان، علیرضا زمانی‌نسب،  لیندا کیانی (بازیگر)، مجید گرجیان (مدیر فیلمبرداری)، محمد برادران (مدیر جلوه‌های ویژه بصری)، بابک کریمی طاری (طراح صحنه) و با اجرای حمیدرضا مدقق بعدازظهر، امروز جمعه ۱۷ بهمن‌ماه در سالن‌ همایش‌های برج میلاد برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سیاوش سرمدی کارگردان درباره پرداختن به  شخصیت «شهید ستاری» گفت: این فیلم قرار بود که درباره مهندس ثنایی و درباره روند ساخت هواپیما به صورت مستند ساخته شود، اما منابع تصویری مناسب در این باره وجود نداشت.

او با بیان اینکه هواپیماسازی کاری بسیار پیچیده است افزود: مهندس ثنایی در سال ۶۵ یک F۵ را شبیه‌سازی کرده بود، این روند ساخت هواپیما برایم جذاب بود و می‌خواستم حتما این کار  را بسازم. در ابتدا شهید ستاری قهرمان داستان نبود به این دلیل که دغدغه فیلم به‌روز شود به تغییر نگاه قصه فکر کردم که داستان جذاب‌تری را به مخاطب ارائه کنم.

محسن قصابیان درباره ایفای نقش در فیلم «منصور» گفت: وقتی قرار است نقش یک قهرمان را بازی کنی، به خصوص در زمان معاصر، کار کمی سخت و پیچیده می‌شود؛ چرا که مردم با چنین شخصیت‌هایی آشنا هستند.

او افزود: ابتدا از خواندن فیلمنامه و بررسی آن شروع کردم و سپس به کتاب‌هایی درباره شهید ستاری روی آوردم. حتی به خانه پدری شهید رفتم و هر داده‌ای که درباره او وجود داشت را بررسی کردم.

او ادامه داد: من وقتی فکر می‌کنم کاری درست است آن را انجام می‌دهم اما گاهی اوقات شک هم می‌کنم. این فیلم حتی زندگی شخصی من را نیز تحت تاثیر قرار داد.

در ادامه لیندا کیانی درباره بازی در این پروژه گفت: با راهنمایی‌های آقای سرمدی تصمیم گرفتیم شخصیت همسر شهید ستاری را کمی متفاوت بازی کنیم. تمام تلاشم را کردم که بر خلاف کلیشه‌های همیشگی،  یک زن خیلی معمولی را بازی کنم.

در ادامه این نشست، علیرضا زمانی‌نسب نیز درباره حضور در فیلم «منصور» گفت: من بیست سال تلاش کردم بازی کنم و در این فیلم که بازی نکردم بیشتر دیده شد. این سبک برای من پیچیدگی‌های خودش را داشت و خوشحالم که در آن بازی کردم.

همچنین سید جواد هاشمی درباره ایفای نقش در این فیلم توضیح داد: من در ابتدا به سراغ اسناد واقعی موجود درباره این شهدا رفتم. فکر می‌کنم این نزدیک بودن به استناد تاریخی، جذابیت بسیاری ایجاد کرده بود.

او افزود: نگاه سیاوش سرمدی بسیار ویژه و مستندگونه بود که این نقطه نظر به کمک فیلم آمد. فکر می‌کنم نقش من اهمیت زیادی نداشت و خود فیلم تجربه‌ای بسیار جذاب بود.

مجید گرجیان مدیر فیلمبرداری فیلم «منصور» درباره پلان‌هایی که به صورت دوربین روی دست گرفته شده است، گفت: این فیلم با دو دوربین فیلمبرداری شد و به صورت دوربین روی دست بود تا بهتر و روان‌تر بتوانیم درباره موضوع صحبت کنیم.

در این نشست، محمد برادران در خصوص طراحی جلوه‌های ویژه فیلم توضیح داد: بخش زیادی از هواپیما که در تصویر می‌بینید به صورت ۳D کار شده و کار جلوه‌های ویژه این اثر حدود سه ماه زمان گرفت. اتفاق خیلی عجیبی نبود و  منابع کافی برای ما بود.

بابک کریمی طاری درباره طراحی صحنه فیلم گفت: ما دو بعد داریم که یکی نگاه تحقیقاتی و دیگری نگاه هنری است. کار طراح صحنه دهه شصت تنها تغییر زمان نیست، بلکه باید فضاسازی هنری نیز شکل بگیرد تا همه‌چیز به نفع فیلم پیش رود و مخاطب از فضاسازی فیلم لذت ببرد.

مهدی مطهر، مجری طرح پروژه «منصور» نیز طی سخنانی بیان کرد: سرمایه‌گذار اصلی فیلم سازمان «اوج» است و اسپانسر فیلمی شده که قهرمانش از ارتش است. این پروژه بیش از یک سال و نیم طول کشید و فیلمبرداری آن در بدترین زمان ممکن یعنی گرانی بنزین، حوادث آبان و شهادت سردار سلیمانی انجام شد. باید بگویم در فرم فیلم همه‌چیز به اندازه و دقیق است و بیش از آن‌که درباره جنگنده باشد، درباره یک قهرمان است.

سرمدی با بیان اینکه بسیاری از آثار تاریخی ما باورپذیر نیستند، افزود: تجربه مستندسازی به من کمک کرد تا فیلمی باورپذیر بسازم. از عناصر کلیشه‌ای در فیلم استفاده نکردم و مخاطب را احساساتی نکردم. از موسیقی پرحجم در فیلم استفاده نشده و در لحظه‌های احساسی تنها دوبار موسیقی داریم. اکشن‌ها در نمای دور است و از دیالوگ‌های شعاری حذر کردم. من سعی کردم که یک انسان خلق کنم که کنشگر است. برای اینکه این شخصیت باورپذیر شود،  تلاشی نکردم که مخاطب را احساساتی کنم.

او درباره انتخاب بازیگر نیز توضیح داد: کیومرث مرادی در انتخاب بازیگران نقشی بسیار مهمی داشت. بازیگران ما ستاره‌های تئاتر هستند و دقیقا نقطه مقابل چیزی که ما برای فیلم نیاز داشتیم، چراکه ما نیازمند یک بازی رئال و باورپذیر بودیم که زندگی را روایت کند.

گرجیان درباره جذابیت‌های فیلمبرداری «منصور» گفت: من تا به حال فیلمی با این ابعاد و درباره چنین قهرمانی کار نکرده بودم. چنین فیلمی به هر فیلمبرداری پیشنهاد شود، آن را می‌پذیرد و هدف من این بود که در فیلمبرداری خیلی کار فیلمبردار دیده نشود.

قصابیان در ادامه اظهار کرد: پسر شهید ستاری دوبار سر فیلمبرداری ما حضور داشتند. باید بگویم که در کنار یک گروه حرفه‌ای کار کردم. بازیگر به تنهایی کاری نمی‌تواند انجام دهد؛ کمک عوامل و بازیگران دیگر است که کار ما را شکل می‌دهد، چرا که بازیگر به یک کنش، واکنش نشان می‌دهد.

او افزود: وقتی روی نقشی کار می‌کنی فشار زیادی به تو وارد می‌شود و این کمک عوامل است که باعث می‌شود آرامشت را حفظ کنی.

مهدی مطهر در پاسخ به اینکه آیا خانواده ستاری فیلم را دیده‌اند، گفت: تا الان خانواده شهید ستاری فیلم را ندیده‌اند. پسر شهید ستاری به ما گفتند که من نمی‌خواهم با تماشای فیلم تاثیری روی کار شما بگذارم.

سرمدی در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه آیا قصد ساخت سریال از این شخصیت دارد، توضیح داد: خیر، من برنامه‌ای برای ساخت سریال ندارم و کارم درباره شخصیت شهید ستاری در اینجا تمام شده است.

در خاتمه این نشست سرمدی درباره تدوین فیلم بیان کرد: من نمی‌خواستم خودم این فیلم را تدوین کنم، در ابتدا یک تدوینگر برجسته سینما فیلم را تدوین کرد و فیلم خیلی بد شد و به ذهنیات من نزدیک نشد. به همین دلیل من خودم دوباره فیلم را تدوین کردم و به این اثر رسیدیم.

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: فیلم منصور جشنواره فیلم فجر۳۹ شهید ستاری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۱۵۷۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چه افرادی امام صادق(ع) را شهید کردند؟

امروز، شنبه -۱۵ اردیبهشت- مصادف با ۲۵ شوال و سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) است؛ امامی که به شیخ الائمه و رئیس مذهب شیعه شناخته می‌شود و سال‌ها به تربیت شاگردانی پرداخت که جهانیان از علم دانشمندان اسلامی انگشت به دهان ماندند.

این روز‌ها که زائران بیت الله الحرام پس از ۹ سال انتظار برای به جا آوردن عمره مفرده عازم مکه شده اند، در مدینه خدمت پیامبر اکرم (ص) رسیده و در حرم بقیع به زیارت حضرت صادق (ع) و ائمه بقیع می‌روند. در زیارت امین الله که برای امامان معصوم وارد شده، از خدا می‌خواهیم که ما را عاشق برگزیده دوستانش یعنی ائمه قرار دهد و در ادامه از پروردگار می‌خواهیم ما را از اخلاق دشمنانش دور بدارد و در برخی زیارتنامه‌ها به امام عرض می‌کنیم که «من با کسی در صلح و آرامشم که با شما از در دوستی و سلامت درآید و با هر کسی در جنگ و دشمنی هستم که با شما در جنگ است»؛ به ویژه کسانی که کمر به قتل شما بسته اند.

در برخی روایات نیز به نقل از ائمه معصومین آمده که «ما منا الا مقتول او مسموم.» هر یک از ائمه به شهادت رسیدند و هیچکدام به مرگ طبیعی از دنیا نرفتند. اگر در مظلومیت امام صادق (ع) اشک می‌ریزیم و در شهادت آن حضرت گریه می‌کنیم، باید بدانیم چه کسانی آن حضرت را به شهادت رساندند و چه ویژگی‌هایی داشتند تا تکلیف خود را با آنان مشخص و صف خود را از آنان جدا کنیم.

آغاز امامت امام صادق (ع) با حکومت هشام پسر عبدالملک و پایان آن با دوازدهمین سال از حکومت ابوجعفر منصور (المنصور بالله) مشهور به دوانیقی مصادف بوده است. در واقع آن حضرت از آغاز ولادت تا هنگام شهادت، حکومت جائرانه ۱۰ نفر از امویان به نام‌های عبدالملک پسر مروان، ولید پسر عبدالملک (ولید اول)، سلیمان پسر عبدالملک، عمر پسر عبدالعزیز، یزید پسر عبدالملک (یزید دوم)، هشام پسر عبدالملک، ولید پسر یزید (ولید دوم)، یزید پسر ولید (یزید سوم)، ابراهیم پسر ولید و مروان پسر محمد و دو تن از عباسیان یعنی سفاح و منصور را تحمل کردند.

اگرچه دومین خلیفه عباسی از نوادگان عباس بن عبدالمطلب بود و ساخت شهر بغداد به دستور او انجام گرفت ولی نباید فراموش کنیم که در دوره خلافت او، قیام‌های متعددی از جمله قیام نفس زکیه رخ داد و به دستور او بسیاری از سادات حسنی زندانی شده و به شهادت رسیدند و در نهایت امام صادق (ع) به دستور او به شهادت رسید.

حجت الاسلام مهدی پیشوایی که در دوران کرونا دار فانی را وداع گفت، در کتاب سیره پیشوایان نوشت: ابوجعفر منصور از تحرک و فعالیت سیاسی امام صادق (ع) سخت نگران بود. محبوبیت عمومی و عظمت علمی امام بر بیم و نگرانی او می‌افزود. به همین جهت هر از چندی به بهانه‌ای امام را به عراق احضار می‌کرد و نقشه قتل او را می‌کشید ولی هر بار به نحوی خطر از وجود مقدس امام برطرف می‌شد. منصور شیعیان را در مدینه به شدت تحت کنترل و مراقبت قرار داده بود، به طوری که در مدینه جاسوسانی داشت که کسانی را که با شیعیان امام صادق رفت وآمد داشتند، گردن می‌زدند.

این پژوهشگر تاریخ اسلام افزود: امام، یاران خود را از نزدیکی و همکاری با دربار خلافت باز می‌داشت. روزی یکی از یاران امام پرسید «برخی از ما شیعیان گاهی دچار تنگ دستی و سختی معیشت می‌گردد و به او پیشنهاد می‌شود که برای این‌ها (بنی عباس) خانه بسازد، نهر بکند (و اجرت بگیرد)، این کار از نظر شما چگونه است؟» امام فرمود «من دوست ندارم که برای آن‌ها (بنی عباس) گرهی بزنم یا درِ مشکی را ببندم، هرچند در برابر آن پول بسیاری بدهند. زیرا کسانی که به ستمگران کمک کنند، در روز قیامت در سراپرده‌ای از آتش قرار داده می‌شوند تا خدا میان بندگان حکم کند».

پیشوایی افزود: امام، شیعیان را از ارجاع مرافعه به قُضات دستگاه بنی عباس نهی می‌کرد و احکام صادر شده از محکمه آن‌ها را شرعاً لازم الإجرا نمی‌شمرد. امام هم چنین به فقیهان و محدثان هشدار می‌داد که به دستگاه حکومت وابسته نشوند ومی فرمود: فقیهان اُمَنای پیامبرانند، اگر دیدید به سلاطین روی آوردند (و با ستمکاران دمساز و همکار شدند) به آنان بدگمان شوید واطمینان نداشته باشید.

امام صادق (ع) همواره از منصور دوانیقی دوری می‌گزید و استاد پیشوایی با اشاره به یک روایت در این زمینه نوشت: روزی منصور به امام صادق (ع) نوشت «چرا مانند دیگران نزد ما نمی‌آیی؟» امام در پاسخ نوشت «ما (از لحاظ دنیوی) چیزی نداریم که برای آن از تو بیمناک باشیم و تو نیز از جهات اُخروی چیزی نداری که به خاطر آن به تو امیدوار شویم. تو نه دارای نعمتی هستی که بیاییم به خاطر آن به تو تبریک بگوییم و نه خود را در بلا و مصیبت می‌بینی که بیاییم به تو تسلیت دهیم، پس چرا نزد تو بیاییم؟!» منصور نوشت «بیایید ما را نصیحت کنید» که امام پاسخ داد «اگر کسی اهل دنیا باشد، تو را نصیحت نمی‌کند و اگر هم اهل آخرت باشد، نزد تو نمی‌آید!»

استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب سیری در سیره ائمه اطهار (ع) درباره احضار امام ششم (ع) به مرکز خلافت نوشت: منصور گاهی با امام صادق (ع) سخت می‌گرفت و گاهی آسان. ظاهرا هیچ وقت حضرت را به زندان نبرد ولی خیلی از اوقات ایشان را تحت‌نظر قرار می‌داد. یک دفعه ظاهرا دو سال حضرت را در کوفه تحت‌نظر قرار داد و چندین بار امام را احضار کرد و فحاشی و هتاکی نمود که «می‌کشمت، گردنت را می‌زنم؛ تو علیه من تبلیغ می‌کنی و مردم را بر علیه من می‌شورانی...».

عبداللّه بن فضل بن ربیع از پدرش (وزیر دوره عباسی) نقل کرده است: منصور، در سال ۱۴۷ سفر حج کرد و بعد به مدینه رفت و به ربیع گفت «کسی را به دنبال جعفر بن محمّد بفرست تا او را با رنج و عذاب نزد ما بیاورد. خدا مرا بکشد، اگر من او را نکشم!» ربیع چنان وانمود کرد که فراموش کرده است. دوباره منصور تکرار کرد و ربیع هم باز خود را به غفلت زد. این بار منصور نامه تندی به ربیع نوشت و به او پرخاش کرد و فرمان داد که کسی را بفرستد تا جعفر بن محمّد را بیاورد.

زمانی که امام صادق (ع) وارد شد، منصور شروع به تهدید آن حضرت کرد و سخنان درشت به زبان آورد و گفت «ای دشمن خدا! مردم عراق تو را رهبر خود دانسته و زکات مالشان را برای تو می‌فرستند و تو از سلطنت من سرپیچی می‌کنی و در پی آشوب و غائله هستی، خدا مرا بکشد که اگر من تو را نکشم!»

زمام داران بنی امیه می‌کوشیدند تا به هر شکلی مردم را از مکتب اهل بیت (ع) دور نگه داشته، میان آنان و پیشوایان بزرگ اسلام فاصله ایجاد کنند و به این منظور مردم را به مفتیان وابسته به حکومت وقت یا حداقل فقیهان سازشکار و بی ضرر رجوع می‌دادند. زمام داران عباسی نیز با آن که در آغاز کار، شعار طرفداری و حمایت از بنی هاشم را دستاویز رسیدن به اهداف خویش قرار داده بودند ولی پس از آن که جای پای خود را محکم کردند، همین برنامه را در پیش گرفتند.

خلفای عباسی همانند امویان، پیشوایان بزرگ خاندان نبوت را که جاذبه معنوی و مکتب حیات بخش آنان مردم را شیفته و مجذوب خود ساخته و به آنان بیداری وتحرک می‌بخشید، برای حکومت خود کانون خطر تلقی می‌کردند و از این رو کوشش می‌کردند به هر وسیله‌ای که ممکن است، آنان را در انزوا قرار دهند که این موضوع، در زمان امام صادق (ع) بیش از هر زمان دیگری به چشم می‌خورد.

در عصر امام ششم حکومت‌های وقت به طور آشکارا تلاش می‌کردند تا افرادی را که خود مدتی شاگرد مکتب آن حضرت بودند، در برابر مکتب امام بر مسند فتوا و فقاهت نشانده و مرجع مردم معرفی کنند، چنان که ابن ابی ذئب و مالک بن انس را بر مسند فتوا نشاندند.

منصور ملعون پس از به شهادت رساندن حضرت صادق (ع) تصمیم گرفت تا جانشین آن حضرت را نیز به قتل برساند و لذا وقتی توسط محمد بن سلیمان، فرماندار مدینه از شهادت امام صادق (ع) آگاه شد، طی نامه‌ای به وی نوشت «اگر جعفر بن محمد شخصی را جانشین خود قرار داده، او را احضار کن و گردنش را بزن!» طولی نکشید که گزارش فرماندار مدینه به این مضمون به بغداد رسید که «جعفر بن محمد ضمن وصیتنامه رسمی خود، پنج نفر را به عنوان وصی خود برگزیده که عبارتند از خلیفه وقت، منصور دوانیقی! محمد بن سلیمان یعنی فرماندار مدینه و خود گزارش دهنده! عبدالله بن جعفر بن محمد که برادر بزرگ امام کاظم (ع) بود، موسی بن جعفر (ع) و حمیده همسر آن حضرت».

فرماندار در ذیل نامه کسب تکلیف کرده بود که کدام یک از این افراد را باید به قتل برساند و منصور که هرگز تصور نمی‌کرد با چنین وضعی روبرو شود، فوق العاده خشمگین شد و فریاد زد «این‌ها را نمی‌شود کشت!» این وصیت نامه امام صادق (ع) یک حرکت سیاسی بود. زیرا آن حضرت از قبل امام بعدی و جانشین واقعی خود یعنی امام کاظم (ع) را به شیعیان خاص و خاندان علوی معرفی کرده بود ولی از آنجا که از نقشه‌های شوم و خطرناک منصور آگاهی داشت، برای حفظ جان پیشوای هفتم چنین وصیتی کرده بود.

منبع: ایرنا

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • امام صادق (ع) آغازگر جهاد در عرصه فقه بود
  • استعدادهای برتر ورزشی بدون کنکور جذب دانشگاه فرهنگیان می شوند
  • جذب استعدادهای برتر ورزشی بدون کنکور در دانشگاه فرهنگیان
  • چه افرادی امام صادق(ع) را شهید کردند؟
  • امام صادق(ع) چگونه جان امام بعد از خود را محافظت کردند؟
  • امیر جدیدی از «قهرمان» تا «منصور»
  • مردم خوزستان از تردد غیر ضروری و حضور در مناطق پرخطر پرهیز کنند
  • هشدار؛ خوزستانی‌ها از حضور در مناطق پرخطر پرهیز کنند
  • سرپرست وزارت اقتصاد در دولت احمدی‌نژاد: باجناقم از من شاکی است که چرا برای او وام جور نکردم
  • سلیمی نمین: همه حواسشان باشد فریب تندروها را نخورند / هدف تندروها بالاکشیدن خودشان است /نیاز به مجلس عقلانی داریم نه شعاری